پایان دوران یک «مجتهد رسانه ای»؛ دوره 10 ساله مهندس ضرغامی چگونه گذشت؟

مجله فرهنگی «هفت راه»- گروه تلویزیون: در نیمه‌های پاییز سال ۹۳، ساکنانِ تپّه‌های جام‌جم شاهد پایانِ ریاست عزت الله ضرغامی بر کرسی مدیریت سازمان صداوسیما بودند، کسی که ۱۰ سال سکّان رهبریِ رسانه ملی را در دست داشت و رسانۀ ملی در دورۀ وی تغییرات نسبتاً قابل توجهی را تجربه کرد. امّا این‌که رسانۀ ملّی به عنوان مهم‌ترین و پرمخاطب‌ترین رسانۀ کشور که می‌تواند با برنامه‌هایش تاثیرات عمده‌ای (خوب یا بد) بر روی سبک زندگیِ بدنۀ جامعه بگذارد، در دورۀ مدیریت ضرغامی تا چه حد وظایفش را به درستی انجام داده، موضوعی‌ست که باید به دقّت بررسی شود تا در آینده بتوان از تجربیات این دوره به خوبی استفاده کرد.

farhangnews_94099-273924-1411902310

عملکرد ضرغامی در دورۀ چند ساله‌اش از چند محور قابل بررسی است که مهم‌ترین محور را می‌توان جذب مخاطب دانست. در دوره مدیریت ضرغامی بر سازمان صدا و سیما و با سهل الوصول شدن دسترسی به اینترنت روند برقراری ارتباط مردم با دنیای آزاد و بدون حصر اطلاعات اوج گرفت. فضایی که به مخاطب اجازه می‌داد در مورد آنچه می‌خواهد حرف بزند و بدون واسطه و حتی در برخی مواقع نظارت، به بیان دیدگاه‌های خود در خصوص مسائل و اتفاقات مختلف بپردازد و از دیدگاه‌های دیگران در‌‌ همان زمینه‌ها اطلاع پیدا کند.

در این یادداشت ابتدا نگاهی به عملکرد مثبت ضرغامی داریم و برخی نقاط حساس از دوره مدیریت وی را بررسی و سپس بعضی نقاط ضعف مدیریت او را در این مدیریت ۱۰ ساله بازگو می‌کنیم.

نقاط قوّت

برگزاری مناظره‌ها انتخاباتی ۹۲، بهتر از ۸۸

بدون شک بیش از تمامِ برنامه‌های رسانۀ ملّی در این ده سال، برگزاری مناظره‌ها انتخاباتی بوده که مورد توجّه مردم قرار گرفته است و این مناظره‌ها پربیننده‌ترین برنامه‌های صداوسیما در این سال‌ها بوده‌اند. در این‌باره هر چه نسبت به برگزاری مناظره‌ها سال ۸۸ انتقاد وجود داشت، مناظره‌ها سال ۹۲ قابل تحسین بود. بی‌طرفیِ صداوسیما در مناظره‌ها انتخابات اخیر ریاست جمهوری، تقریباً مورد اذعان تمام مردم و کار‌شناسان قرار گرفت و نشان داد که مسئولینِ سازمان پس از یک دوره سعی و خطا به یک مدلِ کم خطر و البته منطقی برای برگزاریِ بدون تنش این مناظره‌ها حساس رسیده‌اند.

مهاجرت از آنالوگ

البته تبدیل شبکه‌ها از حالت آنالوگ به دیجیتال، یک برنامۀ جهانی بوده که تا سال ۲۰۱۵ برای همه لازم الاجراست. با این حال همراهی خوب صداوسیما با این برنامۀ جهانی موجب کیفیت بهتر در پخش و پوشش گسترده‌تر در دریافت شبکه‌ها شد. برنامه بعدی در زمینه سخت افزاری، پخش شبکه‌ها با کیفیت HD است که با وجود تفاوت قابل ملاحظه با شبکه‌های فعلی، به نظر می‌رسد با توجّه به آن چیزی که اکنون در جهان قابل دسترسی است، موضوعِ پیش‌پا افتاده‌ای محسوب می‌شود!

باز شدنِ محدود فضا برای اخبار انتقادی

اخبار ۲۰: ۳۰ در ابتدا مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد و نشان داد تا چه حد مردم عزیزمان از خلأهای موجود در پخش اخبار، آگاهند و نسبت به آنچه در این مجموعه خبری دیده می‌شد، تشنه‌اند. اما متأسفانه این روند به مرور تضعیف شد به نحوی که آنچه در ابتدا در کلّ زمانِ اخبار ۲۰: ۳۰ دیده می‌شد اکنون تنها در بخش‌های جانبی مانند صرفاً جهت اطلاع یا ذره‌بین دیده می‌شود. لازم به ذکر است بعد‌ها با اضافه شدن برنامه‌های دیگری چون حساس‌نشو در شبکۀ خبر، انحصاری بودنِ اخبار انتقادی از ۲۰: ۳۰ خارج شده و امروزه شبکه‌های دیگر نیز چنین رویکردی را در بخش‌هایی از برنامه‌های خبریشان پیگیری می‌کنند.

برگزاری مناظره‌های چالشی به صورت دائم

این تداوم در دو قالب صورت گرفت: برنامه دیروز، امروز، فردا پس از انتخابات سال ۸۸ و برگزاری مناظره‌ها جمعه پس از انتخابات ۹۲. هر قدر اولی مورد انتقاد قرار گرفت، دومی مورد استقبال واقع شده است. حقیقت آن است برنامۀ نخست، چه در زمان اجرای یامین‌پور و چه رنجبران، خالی از رویکرد جناحی در تولید و اجرا نبود و از این رو به مرور از اعتماد اولیه مردم نسبت به آن کاسته شد. امّا برنامه شناسنامه و حضور طیف‌های مختلف از مقامات و سیاسیون توانست خلأ برنامه‌های چالشی با حضور مقامات ارشد را تاحدودی پر کند. همچنین باید از مناظره‌ها شبکه چهار به ویژه در برنامه زاویه یاد کرد که توانست در برخی موضوعات، مقابله‌ای میان جریانات مختلف فکری در دانشگاه و تا حدودی حوزه برقرار کند.

نقاط ضعف‌

کمبود مدیر خلاق:

یکی از اقدامات ضرغامی در سال‌های ابتدایی مدیریتش، حفظ مدیران پخته شده و کاربلد دوران لاریجانی بود که از این حیث تصمیم کاملا قابل دفاع و درستی گرفته بود اما سراشیبی صدا و سیما از نظر کیفیت، زمانی آغاز شد که ضرغامی دست به تغییرات گسترده در بین مدیران سطوح بالاو میانی سازمان زد.

بعد از رفتن مدیرانی چون جعفری جلوه، مشیری، مفید، صافی، رضا داد، مرحوم کردان، خجسته و محسن مهاجرانی جایگزین‌ها یا در حد و اندازه‌های نفرات قبلی نبودند، یا به درد این کار نمی‌خوردند یا آگاهی درستی از مسوولیتی که به آن‌ها واگذار شده نداشتند. ضرغامی در دوره مدیریتش به شدت از کمبود مدیر خلاق رنج می‌برد و بسیاری از مدیران خلاق میانی او هم با روی کار آمدن مدیران ارشد جدید به دلیل تفاوت سلیقه کنار رفتند یا کنار گذاشته شدند. نتیجه این فرایند سلیقه‌ای شدن تصمیمات گرفته شده در بدنه مدیران میانی تلویزیون بود. بسیاری از هنرمندان و برنامه سازان در این دوره قربانی نگاه‌های سلیقه‌ای مدیران میانی سازمان شدند که به کاهش ملموس سطح کیفی برنامه سازی تلویزیونی انجامید.

فاجعه‌ای به نام آنتن فروشی:

ضرغامی در دوره مدیریتش با مشکلات مالی فراوانی دست و پنجه نرم کرد. مشکلاتی که به شکل خفیف از دوره علی لاریجانی آغاز شده بود. لاریجانی در دوره دوم مدیریتش هزینه‌های فراوانی برای تجهیزات سخت افزاری صدا و سیما کرد که بخشی از هزینه‌های آن به شکل بدهی به ضرغامی رسید. از سوی دیگر به دلیل افزایش تحریم‌ها، وضعیت پخش پیام بازرگانی صدا و سیما دچار مشکلات فراوان شد. در اوج این اتفاقات، صداوسیما در سال ۹۱، تنها یک‌ سوم بودجۀ سالیانۀ خود را از دولت دریافت کرد و بودجه‌اش در پی بحران‌های مالی کشور ناشی از تحریم‌ها، به‌شدّت کاهش یافت. در چنین شرایطی، تلویزیون خودش دست به کار شد و باب سیاست آنتن‌فروشی را باز کرد تا بتواند حقوق و دستمزد معوقۀ چند ماهۀ کارکنانش را بپردازد. در پی این بحران‌های مالی، تلویزیون به پاتوقی برای فروش اجناس کارخانه‌ها در قالب برنامه‌های مشارکتی تبدیل شد.

افزایش بی‌رویه شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی:

ضرغامی و تیم مدیریتی سازمان صدا و سیما در این دوره به تاسی از تعداد فراوان کانال‌های ماهواره‌ای و بلکه شاید برای مقابله با این شبکه‌ها تصمیم گرفتند که شبکه‌های متعدّد با موضوعات تخصصی و متنوّع تاسیس کنند و با تکمیل شبکه‌های استانی سعی در جذب مخاطب کنند؛ و البته با افزایش تعداد شبکه ‌ها به عدد ۲۱ به این تعدد شبکه جامعه عمل پوشاندند اما به واقع در عمل در جذب مخاطب برای همه شبکه‌های جدید موفق نبودند. بعضی از این شبکه‌ها نیز مانند شبکۀ تماشا در ‌‌نهایت معلوم نشد که برای چه هدفی به جز بازپخشِ آثار دیگر شبکه‌ها ایجاد شده‌اند و در ‌‌نهایت نیز این شبکه‌هایِ بازپخشی، یا حذف و یا با شبکه‌ای دیگر ادغام شدند.

صرف توجه به کمیّت و تعدّد شبکه‌ها آن هم در حالی که صدا و سیما از مشکلات شدید مالی و کسری بودجه رنج می‌بُرد، موجب آن شد که بسیاری از این شبکه‌های جدیدالورود به بازپخش برنامه‌های تولید شده در سالیان گذشته و یا در بهترین حالت، تولید برنامه‌های بی‌کیفیت برای پر کردن آنتنشان بپردازند. عدم توجّه به کیفیت محتوای ارایه شده در رسانه‌ای که لقب ملّی را یدک می‌کشد، به جز یکی دو مورد خاص مانندِ شبکۀ نسیم، نتیجه‌ای جز گیج شدن بیشتر مخاطب و در ‌‌نهایت دلزده شدن از نگاه به تلویزیون جمهوری اسلامی نداشته است.

چالش پشت بام!

شاید بخش پایانیِ یادداشت دکتر «علی طباطبایی» در سایت عصر ایران توصیفی تلخ اما حقیقی از عملکرد مدیریتی ضرغامی باشد: «برای ارزیابی عملکرد ده ساله مهندس عزت الله ضرغامی نیازی نیست به راه دوری بروید. لطفاً به خیابان ولی عصربروید. از یکی از ورودی‌های صدا و سیما با «آفیش قبلی» وارد محوطه شده و با ارائه کارت شناسایی به بلند‌ترین ساختمان صدا و سیما وارد شوید. با آسانسور به بلند‌ترین طبقه رفته و بر روی بام قدم بگذارید. آنچه که شما بر روی پشت بام خانه‌های مردم می‌بینید آیینه تمام نمای عملکرد صدا و سیما است. آنچه که شما، در غرب و شرق و شمال و جنوب تهران (و مطمئناً در دیگر نقاط کشور) بر روی پشت بام‌ها می‌بینید، بیانگر میزان موفقیت، ضریب نفوذ و مرجعیت رسانه‌ای است.

در ‌‌نهایت می‌توان گفت که صداوسیمایِ با عزّت با وجود ضعف‌های فراوانِ خرد و کلانش، در مواردی مانند توسعۀ زیرساخت‌ها عملکردِ نسبتا مطلوبی داشته و حال وظیفۀ صداوسیمایِ سرافراز این است که این کمّیت ایجاد شده را با کیفیت محتوایی درخورِ نامِ پرطمطراقِ «رسانۀ ملّی» غنا دهد.

منبع: متن زندگي

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا