نامه یکی از فعالان شبکه های اجتماعی به مدیران شبکه افق:آیا انقلاب برای شما صرفاً سنتی تاریخی و امری فرهنگی است؟/ این سنگ محک شماست!

مجله فرهنگی هفت راه – گروه تلویزیون: یکی از کاربران شبکه اجتماعی گوگل پلاس با انتشار نامه‌ای خطاب به مدیران شبکه تلویزیون افق از آنها پرسیده است: «انقلاب برای شما آیا صرفاً سنتی تاریخی و امری فرهنگی است یا به عرصه‌های نهضت اکنونی و مسائل سیاسی نیز توسعه می‌ِیابد؟»

متن کامل این نامه که در صفحه کاربری با نام میثم رمضانعلی منتشر شده و کاربران مختلفی با آن موافقت کرده‌اند بدین شرح است:

«جناب سیدجواد رمضان‌نژاد، مدیر شبکه‌ی افق سیما
جناب احسان محمدحسنی، رئیس سازمان رسانه‌ای اوج

سلام علیکم

واقعیات بهار 1394 شباهت غریبی به اتفاقات بهار 1367 دارد؛ سقوط پی در پی مواضع ما به دست دشمن، سکوت خواص، سستی رسانه‌ها در بسیج افکار عمومی، و حیرت عامه‌ی مؤمنین در برخورد با فتنه‌ای که آن روزها در نهایت به فاجعه‌ی قطع‌نامه‌ی 598 ختم شد و فتنه‌ای که این روزها با عبور از ایست‌گاه پاریس و ژنو و لوزان در آستانه‌ی نسخ انقلاب اسلامی در اقصای عالم است.

تجربه‌ی ما از برهه‌ی توافق ضعیف ژنو نشان می‌دهد که نباید به امید شبکه‌های متعارف رسانه‌ی ملی بود؛ هر چند طرف مقابل با انبوه رسانه‌های متنوع خود در پیوستار کاملی از برنامه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جا انداختن روایت سقیم خود از این اتفاقات موفق بوده است؛ و مایی که هنوز منتظریم که صدای انقلاب اسلامی را در رسانه‌ی جمهوری اسلامی بشنویم.

تأسیس شبکه‌ی افق البته امیدهای فراوانی را در ما برانگیخت. افق هر چند در شکافت بایکوت جریان حزب‌الله در رسانه‌ی ملی موفق بوده است اما هنوز دو شکاف عمده با واقعیات جبهه‌ی انقلاب اسلامی دارد: پخش بی‌درنگ (زنده‌) و ورود به عرصه‌ی خبر و تحلیل آن.

حال مطالبه‌ی ما گشوده شدن درب رسانه‌ی ملی، دست کم در شبکه‌ی افق، به روی جریان حزب‌الله و منتقدین توافقات پاریس و ژنو و لوزان است، تا پس از ماه‌ها روایت یک‌طرفه‌ی این پرونده، در فضایی برابر صدای انقلابی‌های دل‌نگران نیز شنیده شود.

این البته سنگ محک شما در ادامه‌ی حیات افق نیز هست؛ که انقلاب برای شما آیا صرفاً سنتی تاریخی و امری فرهنگی است یا به عرصه‌های نهضت اکنونی و مسائل سیاسی نیز توسعه می‌ِیابد؟ به گمان ما در این روزهای غبارآلود شبکه‌ی افق مصداق تام پیام شفاهی حضرت‌ روح‌الله، قدس الله سره الشریف، است که البته در آن روزهای سخت پایان جنگ به مصداق سپاه خطاب شده است: این نقطه‌ی حیاتی کفر و اسلام است، یعنی نقطه‌ی شکست یا پیروزی، یا اسلام و کفر است. باید متر به متر جنگید و هیچ از هیچ کس پذیرفته نیست. این جا نقطه‌ای است که یا موجب می‌شود سپاه حیات پیدا کند دوباره در کشور، و یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده بشود …

و الامر الیکم
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته