پایتخت 5 ، موسسه اوج و یک نکته اشاره نشده

محسن یزدی*

کمتر پیش می آید که یک محصول هنری بتواند در سطح وسیع آنهم به دفعات مخاطب جذب کند. اساسا آرزوی هر تولید کننده فرهنگی این است که بتواند با محصول خود طیف گسترده ای از مخاطب را پاگیر کند. سالهای سال است که این سوال مهم در بین تولید کنندگان رایج است که فلان فیلم یا سریال خوب در چه شرایطی می تواند میلیون ها نفر را پای تلویزیون جذب کند و یا به سینما بکشاند. این سوال نه تنها در ایران جواب فرموله شده ای ندارد بلکه در بین کشورهای صاحب صنعت فیلم و سریال سازی هم کسی تا کنون قبل از تولید ادعا نکرده که می تواند یک سریال یا فیلم موفق بسازد و همه چیز در حدس و گمان و تخمین باقی می ماند.

برای تلویزیون ما طبعا کار سخت تر هم می شود. چه بسا اینکه دست تولیدکنندگان درباره جذابیت هایی که امروز در سینما و تلویزیون به اصول جذابیت معروف شده اند باز نیست و این موارد با اصول فرهنگی ما نیز در تعارض قرار دارد.

حالا پس از سالها، تلویزیون به تولید سریالی موفق شده که علاوه بر جاذبه های بسیارش برای مخاطب عام، توانسته محتوای سالم تر و کاملتری را نسبت به سریالها و فیلم های دیگر ارائه کند. به اضافه اینکه این سریال آنقدر برای مخاطب کشش داشته که سری پنجم اش هم همانند سری های گذشته آن خواهان بسیاری داشته و مخاطب هنوز برای دیدن سری های جدید آن مشتاق است. سریال پایتخت طبعا یک موفقیت برای تلویزیون محسوب می شود و هر عقل سلیمی در زمانه مخاطب مشکل پسند به این حکم می دهد که برادران ما در تلویزیون پایتخت را سفت بچسبند و برای سری های جدید آن برنامه ریزی کنند.

اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد و تولید سریالی که تکرار چندباره آن از سریال های پربازدید تلویزیون هم مخاطب بیشتری دارد در فصل های مختلف با تاخیر و مشکل روبرو شده است. مدیران سیما مشکل مالی را علت این مورد اعلام کرده اند.
در ساخت سری پنجم سریال پایتخت هم باز این مشکل نمود پیدا کرد و می رفت تا این سریال از تولید باز بماند. دست اندرکاران سریال از موسسه اوج درخواست کمک کردند و این موسسه نیز اعلام آمادگی کرد تا تولید سری پنجم پایتخت متوقف نشود.
به مجرد اینکه اسم موسسه اوج به میان آمد، بحث ها و حواشی آغاز شد و در طول پخش سریال بالا گرفت. بحث ها اغلب حول دو محور چرایی ورود موسسه اوج به ساخت این سریال و اشکالات محتوایی برخی قسمتهای آن بود.
به نظر نگارنده برخی از این نقدها به محتوای برخی قسمتهای پایتخت مانند قسمتی از موسیقی ها و شوخی های خارج عرف و تبلیغ بیش از اندازه ترکیه وارد است و می شد با دقت بیشتری از بروز آن جلوگیری کرد اما واقعیتش این حجم از انتقادها و بحث در این مورد کمی عجیب به نظر می رسد.
مساله ساده ای وجود دارد؛ یک سریال جذاب و سالم به لحاظ محتوا که اتفاقا مخاطب فراوانی هم دارد به جهت مشکلات مالی امکان تولید ندارد و یک موسسه با درخواست عوامل سریال به آنها کمک کرده است. طبیعی است که در این مسیر اشکالاتی هم وجود داشته و نقدهایی هم به برخی قسمتهای آن وارد است. حالا آیا باید این موسسه را به این دلیل محاکمه کرد؟ تمام توان موسسات تولیدی جذب و انتقال پیام مناسب به مخاطب است. خب حالا که یک زمینه مناسب بواسطه یک سریال پرمخاطب وجود دارد چرا نباید به آن کمک کرد؟
نگارنده معتقد است نقد موسسه ای که خط و ربط اش مشخص است و تمام تلاش اش تولید محصولات با کیفیت و با محتوای سالم (با پذیرش اشکالات آن) بوده آدابی دارد و طبعا نمی توان با همان جهت و لحنی که موسسات و مراکز مخرب فرهنگی نقد می شوند اوج را هم نقد کرد. این البته به معنای عدم نقد اوج نیست بلکه به معنای نقد منصفانه و مصلحانه است که به نظر می رسد کمتر اتفاق افتاده است.

هر محصولی حتما اشکالاتی دارد که باید برای برطرف کردن آن تلاش کرد اما واقعیتش این است که در یک ارزیابی ساده مشخص می شود که ساخته نشدن سریالی مانند پایتخت حتما خلا و ضررش بیش از اشکالاتی است ما در سریال مشاهده کرده ایم.

به نظر می رسد نباید در این شرایط سخت فرهنگی که جذب مخاطب با روش های درست کار بسیار مشکل و طاقت فرسایی است کنار گود نشست و تنها ایراد موسساتی که در حال فعالیت هستند را سیاهه کرد بلکه همه باید با یاری یکدیگر بر تعداد این محصولات بیفزاییم که البته نقد منصفانه و مصلحانه هم حتما یکی از این راهها است.

* مدیر مرکز مستند حوزه هنری انقلاب اسلامی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا