پاس گل خودی ها یا گدایی فحش در بازار مو بورها!

هفت راه_ مهدی اذرپندار

15 شهریور 93؛ فیلم «قصه ها» رخشان بنی اعتماد با وجود اینکه به زعم بسیاری ضعیف ترین فیلم کارنامه او به خصوص در بخش فیلمنامه نویسی ست، در عین ناباوری جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره ونیز را می گیرد. ماجرا کمی عجیب به نظر می رسد. «قصه ها» برای کسی که فیلم های درخشان و شریفی مثل «زیر پوست شهر» و «روسری آبی» و «گیلانه» را در کارنامه دارد، یک عقبگرد آشکار محسوب می شود و مشخص نیست که این لطف بزرگ جشنواره ونیز به چه دلیلی است. عجیب تر اینکه خود «رخشان بنی اعتماد» که فیلمش در همان روزهای ابتدایی جشنواره نمایش داشت، بعد از پایان نمایش فیلمش و قبل از اتمام جشنواره، به ایران بازمی گردد و منتظر اختتامیه نمی ماند. انگار که خودش نیز میداند که شانسی برای تصاحب جوایز ندارد.

اما یکی دو روز بعد در حالی که جشنواره هنوز جریان دارد و «بنی اعتماد» هم به ایران بازگشته، ظهارات «علی جنتی» درباره «قصه‌ها» جنجال می آفریند. او با اشاره به اینکه «قصه‌ها» بدون دریافت پروانه ساخت، تولید و بعد از آن هم بدون مجوز وزارت ارشاد راهی ونیز شده، می گوید: «این کاری است که باید با آن برخورد کرد. بعضی فیلم‌ها دست روی بعضی زخم‌ها و نقاط سیاه می‌گذارند و این نگاه را به دنیا عرضه می‌کنند که کار نادرستی است. (قصه‌ها) فیلم نامناسبی است. چرا در صحنه بین‌المللی حضور پیدا می‌کند؟ اصلا بنده سئوالم این است که چرا به این فیلم مجوز ساخت داده شد.»

با این اظهارنظر عجیب و جنجالی آقای وزیر، دوباره بحث داغ «قصه ها» به موضوع اول رسانه های فرهنگی و حتی سیاسی تبدیل شده و هر رسانه ای سعی می کند له یا علیه وزیر و فیلم موضع بگیرد. اما در این میان، تنها برنده ماجرا «رخشان بنی اعتماد» است. او که تا پیش از این اتفاق، ناکام و ناامید از ایتالیا بازگشته و حتی منتظر اختتامیه هم نشده بود، به درخواست و دعوت جشنواره، برای حضور در اختتامیه دعوت شده و مجددا به ونیز بازمی گردد تا در شب اختتامیه روی سن برود و جایزه بهترین فیلمنامه هفتاد و یکمین دوره این جشنواره را تحویل بگیرد. جالب اینکه در نهایت هم «قصه‌ها» بدون هیچ مشکلی وارد چرخه اکران و توزیع نمایش خانگی می شود و کسی از اقای وزیر نمی پرسد که کارکرد اظهارات آن روزش به جز اینکه ورق را در ونیز به نفع فیلم «قصه ها» برگرداند، چه بود؟

این ماجرا را شرح دادم برای اینکه بگویم حالا که این روزها، فیلم «خوک» به کارگردانی «مانی حقیقی» از ایران در بخش رقابتی اصلی جشنواره برلین حضور دارد و فیلم «هجوم» شهرام مکری در بخش فرعی جشنواره، کاندیدای دریافت جایزه بهترین فیلم همجنسبازانه این جشنواره شده است، مطمئن باشید عوامل این دو فیلم، منتظرند تا رسانه های داخلی به بهانه ای این فیلم ها را یا عواملشان را با لحنی تند مورد عنایت شدید خود قرار دهند تا سناریوی مظلوم نمایی و گلایه از سانسور آنها در برلیناله تکمیل شود. صحبت های عجیب و ناپخته «لیلا حاتمی» را هم در نشست رسانه ای فیلم «خوک»، در همین پازل ببیند. بازیگری که خودش می گوید تا الان کاری به سیاست نداشته، با ادبیاتی هیجان زده و پرغلط، سعی می کند یک حرف سیاسی گل درشت بزند که نه ربطی به فیلمش دارد و نه ربطی حتی به فضای مملکتش در این روزها. تا جایی که خیلی ها متوجه نمی شوند منظور او از اعتراضات، وحشی گری های یکی دو روز پیش درویش هاست یا اعتراضات دی ماه سال جاری؟

یادمان باشد که همین خانم بازیگر قبلا هم به واسطه بوسیدن یک پیرمرد روی فرش قرمز یک جشنواره دیگر، چگونه از خود، شمایل یک زن بازیگر خط شکن تحت فشار در ایران را ساخته بود که اگر به ایران برگردد، احتمالا با تنبیه مواجه خواهد شد تا ناگهان توجه همه فمینیست های غربی و طرفداران حقوق بشر و فلاش های دوربین خبرنگاران نگران وضعیت زنان در ایران را به خود جلب کند. و ایضا یادمان باشد که «جعفر پناهی» با طراحی همین ژست «هنرمند در خفقان»، چگونه چند سال است که فجایع دست سازش را به نام فیلم به جشنواره ها و از جمله همین برلیناله می فرستد و دست پر برمیگردد.

نه! اشتباه نکنید! نمی گویم سکوت کنیم. حساب ما با فیلم همجنسبازانه «مکری» و مهملات خانم «حاتمی» میتواند چند روز به تاخیر بیفتد. این دو فیلم الان به جنجال نیاز دارند و دارند گدایی «فحش» می کنند. موبورها هم چشم شان به ایران است تا به محض دریافت پالسی در جهت سانسور، اعتراض یا توقیف فیلم، «خوک» و «هجوم» را در صدر بنشانند. بیاییم به بست نشینان سفارت خرس نشان، پاس گل ندهیم. همین!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا